آیا دین اسلام مختص به زمان خاصی است و با گذشت زمان، یکسری از قوانین آن باید تغییر کند و قوانینی متناسب با سطح فکر افراد وضع شود؟ در کل آیا دین اسلام مختص همان 1400 سال پیش میباشد؟ (ریاضی / تهران) + صوت (11:16 دقیقه)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
*- فرق است بین «دین خدا» با ادیانی که مردم ساختهاند. آیا گروهی از مردم تشخیص دادهاند که زمان دین خدا به پایان رسیده، اما خودش [العیاذ بالله] این را نمیداند؟!
*- میپرسیم: آیا کفر، شرک، استکبار و تمرد از انجام فرمان خدا جدید است که بسیاری پیروی میکنند، یا سابقهاش به کفر و استکبار ابلیس لعین میرسد؟! چرا نمیگویند: کفر و شرک و بندگی هوای نفس و شیاطین جنّ و انس، بسیار قدیمی است و نباید پیروی نماییم؟!
*- سابقۀ وجود و فعالیت «عقل و نفس» نیز بسیار قدیمی است و به خلقت آدم ابوالبشر و حوّا علیهما السلام میرسد؛ لذا آنان که تاریخ و قدمت را بهانه میکنند، نباید از هیچ کدام پیروی نمایند.
مهم است بدانیم که «دین» با احکام دینی که به آن «شریعت» گفته میشود، متفاوت است.
خدای واحد، برای هدایت مخلوقی به نام «انسان»، با معادی واحد، چند «دین متفاوت» نمیفرستد.
ساختار خلقت و اصول هدایتِ مبتنی بر توحید و معاد یکی بوده و هست و تغییری در آنها رخ نداده و نمیدهد که مستلزم فرستادن ادیان متفاوت و جدیدتر باشد. لذا به رغم آن که 124 هزار نبی، 313 رسول و 5 پیامبر اولی العزم (صاحب کتاب و شریعت) را برای هدایت، رشد، کمال و سعادت دنیا و آخرت بندگانش فرستاده، میفرماید: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ - دین نزد خدا، اسلام است» (آل عمران، 19)؛ و تأکید نمود:
«وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (آل عمران، 85)
- و هر كه جز اسلام دينى [ديگر] برگزیند، هرگز از وى پذيرفته نشود و وى در آخرت از زيانكاران است.
بنابراین، مکاتب بشری، حتماً تاریخ انقضاء دارند؛ البته نه به این معنا که دورهای بر حق هستند و سپس مدت حقانیت آنها به اتمام میرسد؛ بلکه یعنی: «نظریات جدید میآیند و آن نظریات و ساختار قبلی را رد و باطل میکنند!»
پیامبران الهی، همگی مردم را به دین خدا که همان «اسلام - تسلیم شدن در برابر حق» میباشد دعوت نمودهاند؛ خداوند متعال به حضرت خاتم الانبیاء، محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله، فرمان میدهد که بگو: «من به دین ابراهیم هستم»:
«قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ» (الأنعام، 161)
- بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یکتاپرستِ حق گرا، و او از مشرکان نبود.
●- آیا با گذشت زمان، در وجود خداوند سبحان، تغییری ایجاد میشود که در «هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» - «لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ» و «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ»، تغییر ایجاد شود؟!
آیا در ربوبیّت خداوند متعال (صاحب اختیاری و تربیت امور - پروردگاری)، تغییری ایجاد شده که در «فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ - بنابراين حمد و ستايش مخصوص خدا است، پروردگار آسمانها و پروردگار زمين، و پروردگار همه جهانيان» (الجاثیه، 36) تغییری ایجاد شود؟!
●- آیا با گذشت زمان، در بازگشت (معاد و قیامت)، تغییری ایجاد شده که در «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» (البقره، 156) تغییری ایجاد گردد؟!
●- آیا با گذشت زمان، در خلقت زمین و آسمانها و هر چه در آنهاست، از جمله «انسان» تغییری ایجاد شده است؟! آیا در خلقت روح، جسم، خواستهها برای رشد عقلانی و معنوی - خواستهها برای پاسخ به نیازهای بدن، وجود شیاطین جنّ و انس و وساوس آنها برای منحرف ساختن بشر و ...، تغییری ایجاد شده است که مستلزم تغییر دین از سوی خداوند سبحان باشد؟!
*- حتی رشد عقلی نیزطی مسیر تکاملی میباشد، نه تغییری که اساس و بنیان را تغییر دهد یا اول و آخر را دگرگون سازد و تغییر در دین خدا را ایجاب نماید!
*- رشد علمی (در علوم طبیعی) نیز سبب پیشرفت انسان در صنایع و ابزارسازی شده است. انسانی که مسافتی را با اسب، الاغ و شتر طی مینمود، امروزه با خودرو، قطار، کشتی و هواپیما و با سرعت بیشتر طی مینماید؛ اما همان انسان است با همان ویژگیها.
انسانی که با شمشیر، نیزه و سپر میجنگید، امروزه با پیشرفتهترین سلاحهای زمینی، هوایی و دریایی میجنگد و حتی به سلاحهای کشتار جمعی دست یافته است و حتی از سلاحهای زیستی (بیولوژیک) برای نابودی ملّتها استفاده میکند؛ اما نه در استکبار، سلطهطلبی، ظلم و جنایتکاری برخی از آنها تغییری ایجاد شده، و نه در عدالتخواهی، دفاع و مقاومت برخی دیگر؛ همان انسان است و با همان روحیات، اخلاقیات، دیدگاهها، گرایشات و حیلهها!
بنابراین، دین خدا و اصول هدایت نیز هیچ تغییری نیافته است. دعوت حضرات نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و خاتم الانبیاء صلوات الله علیهم اجمعین، همه یک دعوت بوده است، چرا که فرستادگان یک خدا، برای هدایت موجودی به نام انسان، به سوی یک سعادت ابدی بودهاند.
کتاب
بله؛ رشد عقلی و علمی مردم که سبب ادراکات بیشتر گردیده است - برخورداری از ابزار پیشرفتهتر و سریعتر برای هر کاری - گسترش زندگی اجتماعی و در نتیجه تغییر در زندگی فردی (به عنوان عضوی از جامعه) و ...؛ ایجاب میکند تا از معارفی عمیقتر و جامعتری برخوردار گردند - معجزۀ آنها در عصر علم و ارتباطات، از سنخ کلام و کتاب باشد - جامعیت کتاب، همگانی و همیشگی باشد - امکان مطالعۀ بیشتر و کشف بیشتر حقایق، برای همگان در هر عصری و با هر پیشرفتی، میسر باشد و احکامش فراگیر باشد و در هر زمان قابل اجرا و مفید باشد...، لذا به آخرین فرستادۀ خداوند متعال، کتاب قرآن مجید نازل گردید که صرفاً سطوری بر روی صفحات نمیباشد، بلکه سراسر علم و حکمت است، کتابی که خودش «حیّ و حکیم» میباشد. «يس * وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ» (یس، 1 و 2) و در انسان کامل، تجلی دارد.
شریعت
شریعت، همان حقوق، یا فقه و احکام میباشد که اصولش ثابت است، اما ممکن است گاهی و در مواردی، فروعش، شکل انجامش، یا حتی حدودش، نسبت به زمان، شرایط، مکان و امکان، متغیر گردد.
به عنوان مثال: خداوند سبحان، نماز (صلاة) را که برترین ارتباط و اتصال انسان به رحمت واسعۀ إلهی میباشد، در تمامی شریعتها واجب نمود، چنان که روزه را برای همگان واجب نموده است، اما شکل، زمان و چگونگی انجام آن، به تناسب اقوام، زمانها و ضرورتها، متغیر بوده است؛ چنان که قبلۀ مسلمانان، از بیت المقدس، به کعبۀ معظمه تغییر یافت.
این تغییر، فقط بین شریعتهای گوناگون الهی نمیباشد، بلکه در اسلام عزیز نیز اقامۀ نمازهای یومیه به ترتیبی که بیان شده، بر همگان واجب شده است، اما نماز مسافر شکسته (قصر) میباشد و بانوان هر ماهه در دورهای معاف و معذور میباشند - چنان که روزۀ ماه مبارک رمضان نیز بر همگان واجب است، اما برای مسافر، بیمار یا حتی کسی که احتمال جدی ضرر میدهد، حرام است و اگر روزه بگیرد، نه تنها مقبول نیست، بلکه باید قضا نماید و کفاره هم بدهد!
به عنوان مثالی دیگر: تا گذشتۀ نه چندان دور، بانک و سیستم بانکی نبود؛ اما امروزه تمامی معاملات پولی و داد و ستدها، در مجرای بانک به انجام میرسد؛ اما سرمایهگذاری، شراکت، مضاربه، جعاله، سود حاصله از کار سالم با پول و ... همیشه حلال بوده و هست و ربا و نزول، به هر شکلی و به هر مقداری، همیشه حرام بوده و هست.
*- پس، تغییر در احکام نیز چنین نیست که هر شخصی یا هر جمعیتی، مجاز باشند احکام الهی را سرخود تغییر دهند و یا برای خودشان «بایدها و نبایدها»یی وضع نمایند؛ بلکه تغییرات نیز چارچوب و حدودی دارد که خداوند سبحان وضع نموده است.
نکته: این پرسش، بسیار قدیمی و تکراری میباشد؛ لذا اگر کلمۀ مرتبطی چون «1400 سال پیش» را در بخش جستجو در این پایگاه درج نموده و باز نمایید، فهرستی از مطالب مندرج در این زمینه، در اختیارتان قرار میگیرد.
مشارکت و همافزایی - لطفاً این پرسش و پاسخ را برای دوستان به اشتراک بگذارید؛ متشکر.
- تعداد بازدید : 254
- 5 بهمن 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون اندیشه و مباحث نظری
نظرات کاربران
سلام. این سؤال برای منم به شکلی هست. چطوریه که در زمان حکومت امام زمان و سایر ائمه که بعد از حکومت امام زمان رجعت میفرمایند، مردم نمیدونم (نمیدونم چه کلمه ای بگم ولی به نظرم رسید مجانی میرن بهشت!) جنگ و جهاد که تعطیل میشه. چون هم شیطان کشته میشه هم شیاطین انس و جن از بین میرن و دیگه طاغوتی باقی نمیمونه که کسی بخواد بخاطرش جهاد (به معنی قتال) داشته باشه! در احادیث اومده که خمس و زکات هم هرچی افراد تلاش میکنن فقیر و مستحق پیدا کنن پیدا نمیشه. چون افراد اونقدر در رفاه هستند که هیچکس نیازمند پیدا نمیشه؟! خب وقتی نه جهاد (خصوصا به معنی قتال) وجود داشته باشه نه خمس و صدقه و زکات، دیگه مردم باید از چی بگذرن که برن بهشت؟ دیگه اونوقت بهشت رفتن مجانی میشه؟! منم بودم آرزو داشتم مجانی برم بهشت!
سایت - در زمان حکومت ایشان نیز باز هم عدهای فاسق باقی میمانند، چرا که هر چند ابلیس و سایر شیاطین جنّی لعین از بین بروند، اما هوای نفس اماره وجود دارد. امروزه نیز شیاطین جنّ و انس، وسوسه میکنند، اما آن که میپذیرد، خود انسان است. بسیاری از انسانها، نه تنها منحرف، بلکه شیطان صفت می باشند و دیگران را گمراه می سازند، لذا فرمود: «شیاطین جنّ و انس». بنابراین، انسان با عقل و هوای نفسش آن زمان هم هست. تمامی انحرافات نیز از فقر نیست، چنان که فرمود: «انسان طغیان می کند، وقتی خود را غنی میبیند» و شاهدیم که امروزه نیز طاغوتها، سرمایهداران و برخورداران از ثروت، قدرت، امکانات و ابزار می باشند. موفق و مؤید باشید - مدیر پایگاه
سلام وقت بخیر ،میخواستم بگم من جدیدا قرآن خیلی میخونم و باعث تعجبم میشه واقعا شگفت انگیزه همه چیزش جدیده انگار برای قرن ۲۱ نوشته شده خیلی پیشرفتست ،من رشته روانشناسی خوندم وقتی مقایسه میکنم میبینم خیلی ازاشکالایی ک تو علم روانشناسی هست تو قرآن به شکل بی نقصی گفته شده ، ویا تو بحثای نجومی وعلمی ک دیگه بیشتر.کسانی که ایراد میگیرن اصللا علم وسوادکافی ندارن ودنبال بهانه اندو ازشکل سوال مشخصه که این شخص خودشم نمیدونه اصلا خدایعنی چی که این سوالو میپرسه.متشکرم.