پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
ابتدا باید دقت کنیم که "دین" یعنی چه؟ و سپس بپردازیم که از کجا و چگونه پدید آمده و میآید؟
برخی گمان دارند که "دین" یعنی "ادیان الهی"، چون اسلام، مسیحیت و ... ! در صورتی که این گمان نه تنها خطاست، بلکه یک سوء استفادۀ عمدی توسط مخالفان دین خدا و دعوت کنندگان به دین و بندگی خود میباشد. وقتی به طور کلی "دین" را منکوب میکنند، مقصودشان فقط دین خداست!
●- "دین"، به یک معنا، یعنی مجموعهای از "جهانبینی و باید نبایدهای منطبق بر آن» است، و مُتدین کسی است که این نگاه و قوانینش را باور قلبی نموده باشد.
بنابراین "دین"، مقوله یا فرهنگی نیست که یک عده داشته باشند و یک عده نداشته باشند، چرا که هر انسانی در این عالَم قرار گرفته و با این عالَم مواجه و در ارتباط است، پس نگاه به آن و تعریفی از آن دارد که منطبق بر آن، حقوقی را برای خود و دیگران قائل میشود.
از اینرو، گرایش دینی یک امر فطری است و گریزی از آن نیست، لذا همگان "دیندار" هستند و انسان "بیدین" وجود ندارد و نمیتواند داشته باشد؛ بلکه فقط ادیان متفاوت میشوند.
خداوند متعال در قرآن کریم فرمود که به کفار بگو: «لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ – دین شما برای خودتان، دین من برای خودم / الکافرون، 6»؛ این یعنی: کفار هم دین خود را دارند، جهانبینی، باورهای قلبی و بایدها و نبایدهای خود را دارند؛ لذا تمامی مکاتب بشری، خواه هندوئیسم و بودیسم قدیمی باشند، یا بتپرستیها، گوسالهپرستیها، طاغوت و یا ثروت و شهوتپرستیها ... قدیم جدید و نیز تمامی "ایسمهای" نوپیدا، مانند: داروینسم، فرویدیسم، صهیونیسم، فمینیسم، کاپیتالیسم و ...، نوعی "دین" هستند و البته ریشۀ تمامی ادیان و مکاتب بشری، "مادهگرایی = ماتریالیسم" میباشد؛ چون نسبت به توحید و معاد، باور و اعتقادی ندارند، لذا آخر همه آنها ختم به پوچی و بیهودگی میشود.
●- بنابر این، "دین" را یا خدایی که عالَم هستی، جهان و انسان را بر اساس اندازهها خلق نموده «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ - ماييم كه هر چيزى را به اندازه آفريدهايم / القمر، 49» - عالم هستی را ربوبیّت میکند – بشر را به سوی کمالش هدایت میکند – راه رشد از گمراهی را نشانش میدهد «قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» – برایش پیامبر، معلم، مربی، الگو و رهبر میفرستد، تبیین و ابلاغ مینماید، و یا افراد بشر، مبنی بر "ظنّ و گمان" و بر اساس تمایلات، خواستههای نفسانی، شهوات گوناگون و منافع شخصی و یا گروهی خود تبیین و ابلاغ میکنند و البته اگر به سفارش و به سود قدرتها و نظام سلطه باشد، به جای دعوت، به زور جنگ، تحریم، تهدید، تبلیغات گستردۀ مستقیم و غیر و مستقیم، جوّسازی و ...، به دیگران القا و تحمیل میکنند.
«وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ» (یونس علیه السلام، 36)
ترجمه: و بيشتر آنها، جز از گمان (و پندارهاى بىاساس)، پيروى نمىكنند؛ (در حالى كه) گمان، هرگز انسان را از حقّ بى نياز نمىسازد (و به حق نمىرساند)! به يقين، خداوند از آنچه انجام مىدهند، آگاه است!
«وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ» (ص، 27)
ترجمه: ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آنهاست بيهوده نيافريديم؛ اين گمان كافران است؛ واى بر كافران از آتش (دوزخ)!
●- سخن از "دین حق" که در قرآن کریم به آن تصریح شده است، یعنی ادیان باطل نیز وجود دارند، و چون "حق" یک حقیقت واحد است و باطل کثرت دارد، دین خدا واحد میشود و ادیان بشری، متکثرند.
چون حق ثابت است، دین خدا میماند، اما ادیان بشری در مدتی کوتاه یا بلند، از بین میروند.
«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» (التوبة، 33)
ترجمه: او كسى است كه رسولش را به هدايت و دين حقّ فرستاد تا آن را بر همۀ اديان چیره سازد، د و اگرچه مشركان ناخوش دارند.
پس، ابتدا و از همان زمان حضرت آدم علیه السلام، خداوند سبحان، علیم، حکیم و هادی، دین حق را ابلاغ نمود، و سپس دنیاپرستان، بدل زدند و ادیان باطل را ساختند!
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان.
پرسش:
دين چگونه به وجود آمده است؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shortanswer/11278.html
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه اندیشه و مباحث نظری