1- چرا ابلیس لعین، خواهان حکومت جهانی بر بشر میباشد؟!
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
مقدمه:
نه تنها کسی که دوست و دشمنش را نشناسد، راه نمییابد و هلاک میگردد؛ بلکه کسی که دشمنش را بشناسد، اما دوستش را نشناسد، و یا دوستش را بشناسد، اما دشمنش را نشناسد نیز گمراه و هلاک میگردد؛ مَثل او، مانند کسی است که بگوید: «من سلامتی را میشناسم، اما بیماری را نمیشناسم!» یا «سیدالشهداء امام حسین علیه السلام را میشناسم، اما یزید، شمر، خولی، عمر سعد و ... لعنة الله علیهم را نمیشناسم» و یا آن که بگوید: «من، خداوند سبحان و خودم را میشناسم، اما دشمن و دشمنان او و خودم را نمیشناسم»!
شناخت دوست و دشمن، مقدمۀ «تولا و تبرا - دور شدن و نزدیک شدن» میباشد که هدف و جهت هر حرکتی میباشد؛ و البته فقط شناخت کافی نیست، بلکه فهم و سپس «حبّ و بغض» و یا همان «دوست داشتن و بد آمدن» لازم است.
بیتردید، همانگونه که شناخت عوامل و اسباب امنیت، لازم و ضروری میباشد، شناخت عوامل و اسباب خطر نیز لازم میباشد؛ لذا هم «لا إله» لازم است و هم «الاّ الله» - هم «يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» لازم است و هم «يُؤْمِنْ بِاللَّهِ»؛ و نکته مهم این است که دشمنشناسی و دور شدن از دشمن را مقدم قرار داد؛ چرا که تا آدمی از خطر دور نشود، به امنیت نمیرسد و تا به کافر و طاغوت کفر نورزد و از آنها فاصله نگیرد، نمیتواند به توحید و ایمان برسد.
بنابراین، «خداشناسی و خداپرستی» یک بال پرواز انسان به آسمان رشد و کمال میباشد و «شیطان شناسی و دور شدن از شیطان»، بال دیگر این پرواز میباشد.
ابلیس لعین و شیطان
برخی گمان دارد که "شیطان"، فقط همان "ابلیس لعین" میباشد، در صورتی که چنین نیست! "ابلیس"، نام پدر جنّیان میباشد، چنان که "آدم"، نام پدر بشر میباشد؛ اما "شیطان"، به هر منحرف، منحرف کننده، دور شده از رحمت الهی گفته میشود؛ بنابراین، بسیاری از انسانها، خودشان شیطان میباشند، چنان که در قرآن مجید به وجود شیاطین جنّ و انس تصریح شده است: «شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ» (الأنعام، 112)
دشمنی ابلیس لعین با انسان
هنگامی که امر خداوند سبحان مبنی بر "سجده بر آدم" رسید، ابلیس لعین به خاطر استکبارش تمرد کرد و به دلیل همین تکبر بیجا، از مقام ملکوتی اخراج و برای همیشه مورد غضب الهی واقع گردید.
او حسودی کرد که چرا خداوند متعال، اراده نموده تا "آدم" را به عنوان خلیفهاش در زمین قرار دهد؛ و گمان میکرد چون از آتش خلق شده و آتش برتر از خاک است، و نیز چون بسیار عبادت نموده، خداوند متعال باید او را خلیفۀ خودش در زمین قرار میداد!
فرشتگان نیز پرسیدند: «چرا آدم و آن هم در زمینی که حیاتش مستلزم خونریزی میباشد، و چرا یکی از ما فرشتگان که صفات حیوانی نداریم را خلیفه قرار نمیدهی؟!» اما، آنها پرسش داشتند و میخواستند حکمت الهی را درک کنند، نه این که تکبر و حسد داشته باشند و امر الهی را نافرمانی کنند؛ لذا ملکوتیان، همگی سجده کردند، الّا ابلیس لعین که به خاطر عباداتش به مقامات ملکوتی رسیده بود.
بنابراین، تکبر ابلیس لعین مانع شد تا بفهمد به خاطر انحراف خودش اخراج شده است و گمان نمود که "آدم علیه السلام"، سبب جهنمی شدنش گردیده است، لذا کینۀ آدم را به دل گرفت و بغض و دشمنی شدیدش، سبب شد تا تصمیم بگیرد تمامی آحاد بشر را نیز با خودش به جهنم بکشاند.
از اینرو به خداوند متعال گفت:
«قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» (ص، 83)
- گفت پس به عزت تو سوگند كه همگى را فریب میدهم (جدا از راه به در مى برم) * مگر آن بندگان خالص (پاكدل تو را)!
بنابراین او، هم خدا را میشناخت و هم میدانست که هیچ راه نفوذ و سلطهای بر بندگان مؤمن و مخلص خداوند سبحان ندارد.
اراده و شیوۀ کار ابلیس لعین
خداوند سبحان، اراده و شیوۀ کار ابلیس لعین را در یک آیه، برای بندگانش تشریح نمود تا آگاه و بصیر باشند و فریب نخورند:
«إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» (المائدة، 91)
- شيطان مى خواهد ، در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، به وسيلۀ شراب و قمار؛ و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد آيا (با اين همه زيان و فساد، و با اين نهى اكيد،) خوددارى خواهيد كرد؟!
بنابر این، هدف شیطان، منحرف نمودن انسان از یاد خدا و راه رشد، کمال و قُرب به خداوند سبحان، و اتصال به رحمت واسعۀ او با نماز «صلاة» میباشد، و شیوۀ کارش، ایجاد دشمنی بین انسانها میباشد، و از مهمترین راهکارهایش، گسترش شرابخواری و قمار میباشد، در حالی که خودش نه شراب مینوشد و مست میکند، و نه قمار میبازد!
جنود ابلیس لعین
همانگونه که نوع بشر زاد و ولد و کثرت دارند، جنیّان نیز زاد و ولد و کثرت دارند و در میان جماعت آنان نیز عدهای مؤمن و عدهای کافر میشوند و جنیّان کافر، از ابلیس لعین اطاعت میکنند؛ و او نیز امری به جز دشمنی با انسان، وسوسه و انحراف انسان ندارد!
برخی گمان دارند که کار ابلیس این است که کسی را وسوسه کند که شراب بنوشد، دیگری را وسوسه کند که قمار ببازد و دیگر را به زنا، سرقت و جنایت، و در نهایت به دنیاپرستی و فراموشی توحید و معاد وسوسه کند!
اگر چه ریشۀ تمامی این دشمنیها به او میرسد، اما چنین نیست که تمامی این وسوسهها را برای هر انسانی، خودش انجام دهد؛ بلکه او لشکر انبوهی از طرفداران جنّ و انس خود دارد که ولایت او را گردن نهادهاند، و انحرافات اولیه و شخصی به وسیله شیاطین جنّ و انسی که در اطراف همگان پرسه میزنند، به انجام میرساند! لذا در آیۀ مذکور نیز به نام «شیطان» اشاره شده، نه فقط ابلیس لعین.
حکومت جهانی، هدف کلان ابلیس لعین
در آیاتی تصریح شده که وقتی ابلیس لعین رانده شد، از خداوند متعال درخواست کرد که او را تا قیامت نمیراند: «قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ - گفت پروردگارا پس مرا تا روزى كه برانگيخته مىشوند مهلت ده» (ص، 79)؛ اما خداوند متعال، این درخواست را نپذیرفت و فرمود: «تا مدت معینی زنده خواهی ماند»:
«قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ * إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» (ص، 80 و 81)
- فرمود در حقيقت تو از مهلت يافتگانى * تا وقت معینی که (علم آن نزد خدا) معلوم است.
بنابراین، ابلیس لعین میداند که مهلتش محدود است و مرگش پیش از پایان زندگی بشر در دنیا واقع خواهد شد و مستقیم به جهنم خواهد رفت؛ لذا به گمان خودش، قصد دارد تا ظهور منجی عالم بشریت و محقق کنندۀ وعدههای الهی در زمین، حضرت امام مهدی علیه السلام را به تعویق اندازد، تا بیشتر زندگی کند و دیرتر بمیرد!
●- تحقق این آرزو، مستلزم سلطۀ او بر تمام عالم بشریت میباشد و آن نیز بدون برخورداری از «حکومت جهانی»، ممکن نیست.
●- اما، حکومت بر انسان و در دست گرفتن حاکمیت، فقط توسط انسان صورت میپذیرد، پس او ناچار است که بر انسانهایی سلطه یابد و به وسیلۀ جنود انسانی خود، به حکومت جهانی برسد!
●- این که امام خمینی رحمة الله علیه فرمودند: «آمریکا شیطان بزرگ است»؛ طبق آیات قرآن مجید و بیان همین واقعیت میباشد. ایشان نفرمودند که «امریکا، همان ابلیس است»؛ و نیز نفرمودند که «امریکا بزرگترین شیطان است»، بلکه تصریح نمودند که «امریا شیطان بزرگ است»، یعنی در میان لشکریان ابلیس لعین، منحرف و منحرف کنندۀ بزرگی میباشد.
حلقههای اتصال و سازماندهی
حکومت جهانی بر عالم بشریت، کار سادهای نیست و ابعاد گستردهای دارد؛ مگر میشود بدون سلطۀ علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، خبری، تبلیغی و ...؛ بر جهان حکومت نمود؟! لذا ابلیس لعین، ناچار است تا برای تمامی ابعاد این سلطه و حکومت جهانی، برنامهریزی و سازماندهی کند.
بیان شد که اهداف خرد و کلان ابلیس لعین، توسط انسان محقق میگردد و تا آدمی ولایت او را گردن ننهد و وسوسههای او توسط سایر شیاطین جنّ و انس را تبعیت ننماید، او هیچ سلطهای نمییابد؛ چنان که فرمود:
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» (النّحل، 99 و 100)
- به درستی كه او را بر كسانى كه ايمان آوردهاند و بر پروردگارشان توكل مىكنند، تسلطى ندارد * همانا سلطۀ او تنها بر افرادى است که او را سرپرست خود قرار مىدهند و نیز بر کسانى که به سبب او شرك مىورزند.
بنابراین، ابلیس لعین چارهای ندارد به جز آن که برای حکومت جهانی، برنامهریزی و سازماندهی کند و زنجیرهای از حلقههای انسانی تشکیل دهد و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، با آنها مرتبط شود و آنها را عوامل اجرایی خود قرار دهد!
ارتباط مستقیم با حلقههای نخستین
بیتردید، باید ارتباط مستقیم با حلقههای نخستین را خودش برقرار کند؛ لذا در میان انسانهای شیطان، عدهای ارتباط مستقیم دارند، همانها که در رأس «شیطان پرستی» قرار دارند.
به عنوان مثال: امروزه "فراماسون"، بزرگترین تشکیلات شیطانپرستی میباشد، چنان که بیشتر حکومتها و سردمدارانشان، و هم چنین بیشتر قدرتهای اقتصادی، فرهنگی، خبری و ...، به صورت رسمی و علنی، عضو و فرمانبر "فراماسون" میباشند و از اذعان و اقرار به آن نیز هیچ ابایی ندارند!
امروزه، شیطانپرستها، در مقابل سه ستون سنگی در منا، که مسلمانان هنگام حج تمتع آن را سنگباران (رمی) میکنند، نه تنها در هر شهر بزرگ امریکا و کشورهای اروپایی، ستون بزرگی تحت عنوان «ابلیسک - ستون شیطانپرستی» نصب کردهاند، بلکه شخصیتهای معروف سیاسی، فرهنگی و هنری، دست کم با علامت دو انگشت خود، وابستگی خود به "فراماسون" را اعلام مینمایند و در آرم (لوگوی) بیشتر سازمانها، تشکلها و حتی بانکها، شرکتها و خودروهایی که بازار جهانی را گرفتهاند، نمادهای "فراماسونی" مشهود میباشد.
انگلیس و امریکا
در چند قرن اخیر، انگلیس خبیث، همان حلقۀ اول بود؛ چه بسا شخص الیزابت، ملکه انگلستان، نخستین حلقۀ اتصال ابلیس لعین با بشر بود؛ اما پس از آن که چپاولگران و جنایتکاران انگلیسی به امریکا مهاجرت کردند و در نتیجه سیاست سلطه و حکومت جهانی به امریکا واگذار شد؛ چه بسا حلقههای نخستین را باید در امریکا جستجو نمود.
سازمانهای اداره کنندۀ جهان
●- اگر چه شناخت افراد شیطان صفت و افسران لشکر ابلیس لعین در میان جامعۀ بشری، به راحتی ممکن میباشد، اما نمیشود به صورت قطع و یقین، به حلقههای نخستین اشاره نمود؛ حکام، رؤسای جمهور، پادشاهان و سایر مقامات سیاسی، همه بازیگران روی سِن هستند، همه کارگزاران قدرتهای کلان اقتصادی و پشت پرده میباشند؛ اما میتوان و باید «سازمانهای اداره کنندۀ جهان» را شناخت.
●- هدف از ایجاد این بخش در «پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات - ایکس شبهه»، معرفی همین «سازمانهای اداره کنندۀ جهان» به اذهان عمومی و به ویژه مسلمان موحد میباشد تا شیوۀ حاکمیت ابلیس لعین و عوامل اصلی انسانی این دشمن خدا و انسان را بشناسند، تا بتوانند متکی بر ایمان و توکل، و با علم، آگاهی و بصیرت، به تقویت خود و مقابله با نظام سلطۀ شیطانی برخیزند؛ و البته به امید تعجیل در ظهور، که پایان سلطۀ ابلیس لعین و سایر شیاطین جنّ و انس بر انسان میباشد. إن شاء الله.
مشارکت و همافزایی - موضوع و نشانی پیوند متن، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
موضوع:
1- چرا ابلیس لعین، خواهان حکومت جهانی بر بشر میباشد؟!
متن (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/bilderberg/12128.html
- تعداد بازدید : 387
- 28 مهر 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: حکومت جهانی