در احادیث تصریح شده که دینداری در آخرالزمان سختتر است. پس چه بسا دینداری که در زمان آسانتری از دنیا رفته، اگر اکنون بود، جهنمی میشد. لطفا تعارض و یا عدم تعارض این مسئله را با عدالت خداوند توضیح دهید.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا باز هم اصل پرسش در مورد "عدل الهی" است که هر بار با مثال یک موضوعی و در قالب یک پرسشی مطرح میگردد؟! به راستی چه انگیزه و اهدافی سبب شده که در جنگ نرم و ضد تبلیغ، در فضایی اصل وجود خدا انکار شود و در فضایی دیگر، بگویند هست، اما [العیاذ بالله] عادل نیست؟!
پس، یکی از نکات مهمی که هر کسی باید به آن توجه و در آن تأمل نماید، این است که «چرا اینقدر سعی میشود که در اذهان عمومی، عدالت خداوند سبحان، به چالش کشیده شود»؟!
آن که منکر خداوند متعال است، اساساً منکر وجود اوست، اما آن که عدالت را زیر سؤال میبرد، میگوید: «خدا هست، ولی العیاذ بالله عادل نیست»! و البته که این "دشمنی" است و نه "انکار"!
احادیث مربوطه:
*- بله، اگر چه بسیاری از احادیثی که در این زمینه بیان و نوشته شده است، حدیث مرفوع است و ار درجه صحت و اعتبارساقط میباشند، اما احادیث معتبر بسیاری داریم مبنی بر این که حفظ دین در آخر الزمان، بسیار بسیار مشکلتر خواهد بود؛ مانند:
1- پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله: وای بر فرزندان آخر الزمان به سبب پدرانشان. به ایشان عرض شد: به سبب پدران مشرک و کافرشان؟ فرمودند: نه! از پدران مسلمانشان که هیچ چیزی از واجبات را به آنها یاد نمیدهند و اگر آنها خود بخواهند فرا بگیرند نیز منعشان میکنند و به جای آن به کمترین چیزی از (متاع) دنیا برای فرزندانشان راضی میشوند! (مستدرک الوسائل، ج15، ص116)
2- پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله: «سَتَكُونُ فِتَنٌ يُصبِحُ الرجُلُ فيها مؤمِنا و يُمسِي كافِرا ، إلاّ مَن أحياهُ اللّه ُ تعالى بالعِلمِ». (نهج الفصاحه ص 522)
ترجمه: به زودی فتنههایی [آزمایشهایی؛ حوادثی که سبب امتحان میشود] رخ خواهد که فرد صبح، مؤمن است و شب کافر و بی دین میشود، مگر کسی که خداوند او را به علم، زنده کرده باشد.
عدل خداوند متعال:
الف – اصل «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا – خدا هيچ كس را جز [به قدر] آنچه به او داده است تكليف نمىكند / الطلاق، 7»، تمامی سؤالات و شبهات راجع به عدل خداوند سبحان را مرتفع میساید.
خداوند متعال هیچ کس را بیش از آن چه به او داده و امکانش را دارد، مکلف نمینماید، حال چه در قرون گذشته زندگی نموده باشند و چه اکنون. چه در ایران اسلامی زندگی کنند و چه در چین یا امریکا! بنابراین، عدالت برقرار میشود.
●- تصریح شده که فرشتگان مرگ، هنگام مرگ و گرفتن جان کسانی که به خود ظلم کردهاند، میپرسند «اوضاع و احوالتان چگونه بود»؟ آنها برای توجیه میگویند: ما ضعیف نگاه داشته شدگان بودیم، یعنی چارهای نداشتیم! آنها میگویند: مگر زمین خدا وسیع نبود، خب هجرت میکردید. یعنی برای رشد و کمال، اگر لازم شد، باید هجرت نمود؛ چه هجرت مادی، یا هجرت معنوی.
اما، میافزاید که یک عدهای واقعاً در استضغاف قرار داده شدهاند و هیچ راه چارهای برایشان وجود نداشت و ندارد! خب، خداوند به احوال بندگانش آگاه است و چه بسا آنان را ببخشد! پس عدل برقرار میشود:
«إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا * فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا» (النساء، 98 و 99)
ترجمه: مگر آن مردان و زنان و كودكان فرودستى [ضعیف نگاه داشته شدهای] كه چارهجويى نتوانند و راهى نيابند * پس آنان [كه فى الجمله عذرى دارند] باشد كه خدا از ايشان درگذرد كه خدا همواره خطابخش و آمرزنده است.
ب – البته که راندن خودرو، قطار و هواپیما، و نیز سفینههای فضایی و کشتیها و زیردریاییها در قرن معاصر، بسیار بسیار سختتر از الاغسواری، یا سفر با اسب و گاری در قرون گذشته میباشد؛ و عمل جراحی پیوند قلب یا کلیه، بسیار سختتر از تجویز چند داروی گیاهی میباشد، اما امکانات نیز به همان اندازه گستردهتر و بیشتر شده است.
●- در گذشته نوشتن یک کتاب، با قلم و دوات طبیعی و روی پوست حیوان، پوستهی گیاه و ...، بسیار سخت بود، و تحقیق و مطالعه و به دست آوردن کتاب، سختتر، چون فقط در یک یا سه چهار نسخته نوشته میشد. اما امروزه صنعت چاپ، از یک شب تا صبح، سه میلیون نسخه از یک روزنامهی صد صفحهای را منتشر میکند و صنعت دیجیتال و امکانات اینترنتی که کلاً صنعت چاپ را کنار زده است. شما میتوانید در خانه و کنار رختخواب خوب، تمامی کتب موجود در کتابخانههای جهان را با فشار چند دکمه، مطالعه نمایید. امروزه شما در خانهی خود مینشنید و با نگاه به دستگاه کوچکی [گوشی همراه] که کوچکتر از کف دست شماست، از اخبار عالم مطلع میگردید. پس بین امکانات و دستآوردها، تعادل برقرار میشود.
انسان یا اسباب:
چرا به رغم آن که علم و دانش صنعتی بشر این همه پیشرفت نموده و همه روزه صنایع عجیب و غریبی ساخته میشود، دیگر جامعه بشری چون سه هزار پیش، افلاطون و ارسطوهای زیادی به خود نمیبیند، یا چون چند قرون پیش، بوعلی سینا، ملاصدرا، حافظ، مولوی ...های بسیاری به خود نمیبیند؟! چرا که فرق است بین رشد و شکوفایی عقلی که به نور علم میبیند، و پیشرفت صنایع (تکنولوژی). بشر در گذشته شمشیر میساخت و جنگ انفرادی بود، اکنون بمبهای الکتریکی، الکترونیکی، صوتی و حتی اتمی میسازد، و در یک دقیقه، هزاران نفر را میکشد. چون رشد صنعتی داشته، اما عقل، شعور، اخلاق، دین، تقوا و انسانیت او رشدی ننموده است و بالتبع با غره شدن به اسباب، به قهقرا نیز رفته است!
ایمان و عمل (دین):
شناخت کار عقل است و فهم ایمان کار قلب است. بنابراین، "معرفت و ایمان"، از صنایع اخذ نمیشوند، لذا هم در گذشته مؤمنان بودند و هم امروزه هستند، چنان که در مورد اصحاب یمین (اصحاب ایمان، یُمن، برکت و ...) فرمود: «ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ * وَثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ – گروهی از پیشینیان هستند و گروهی از متأخرین / الواقعة، 39 و 40».
اما، مقولهی "عمل" یا "دینداری در بُعد عملی"، بسیار متفاوت است و دینداری در آخرالزمان بسیار مشکلتر است، چرا که اولین و مهمترین لازمه و امکان دینداری، "ولایت حقه" یا همان حکومت الهی و جاری شدن حقوق و احکام الهی، به جای قوانین نظام سلطه میباشد.
وقتی "ولایت – سرپرستی" و ادارهی جهان، این چنین و به صورت یکپارچه در اختیار سران کفر، استکبار، ظلم و جهالت قرار میگیرد، دینداری بسیار مشکلتر میشود.
*- اگر در گذشته مردم حجاز، به ویژه در مکه و مدینه، مسلمان و دیندار بودند، اما مردم ایران، روم و چین، کافر بودند، نقش و تأثیر مستقیم زیادی بر یکدیگر نداشتند، اما امروزه، با توجه به ارتباط سهل و گسترده، نزدیک و مستمر همگان، و نیز قدرت رسانهای، مطبوعاتی و تبلیغاتی که در اختیار نظام سلطه است چه؟! بازهم نسبت به یکدیگر بی اثر و کم اثر هستند؟!
*- وقتی اقتصاد جهان یکپارچه میشود و همه به سیستم پولی و بانکی، بر مبنای اقتصاد و سود "ربوی"، متصل میشوند؛ چگونه ممکن است که کار اقتصادی و کسب حلال، به راحتی گذشته میسر گردد؟!
*- در گذشته، اهل فحشا (زن و مرد)، اگر میخواستند به فاحشهخانه میرفتند و یا فاحشهای را به خانه میآوردند؛ اما امروزه فحشا، فاحشه و فاحشهخانه [به واسطه اینترنت]، در خانههای مردم است و مردم میتوانند در خانهی خود به فاحشهخانههای موجود در سرتاسر جهان متصل شوند! پس حفظ دین و تقوا، بسیار مشکلتر میشود!
** - در نقطه مقابل، اگر مردم در قرون گذشته، از مراکز علمی و اسلامی دور میافتادند، نمیتوانستند به راحتی و سرعت، با خبر و آگاه شوند؛ اما امروزه شاید یک شخص یا جامعهی دورافتاده، به لحاظ صنایع و امکانات زندگی در تنگنا قرار گیرند، اما حتی اگر حتی اگر در دورترین دهات چین هم باشند، میتوانند به سرعت به همان اخبار و اطلاعاتی دست یابند که یک نفر یا یک جامعه، در امریکا، اروپا یا ایران دست مییابد و میتواند با ارتباطات آنلاین، تمامی پرسشهای خود را مطرح نماید و از بهترین اساتید یا منابع علمی و اطلاعاتی جهان بهره ببرد.
پس، با توجه به این تفاوتها و نیز این اصل مهم که هر شخص یا جامعهای، در هر عصر و شرایطی، متناسب با امکانات و دادهها مکلف و مسئول میشود، عدالت برقرار میگردد.
مردمان آخر الزّمان:
نباید انتظار داشت که مردمان عصر حضرت نوح علیه السلام، با مردمان عصر حضرت مسیح علیه السلام، و یا مردمان عصر پیامبر اعظم، امام علی، امام حسن و امام حسین علیهم السلام، با مردمان عصر غیبت در هزار سال پیش، اکنون و هزار سال آینده، همه یک سطح و یک اندازه باقی بمانند، چرا که با عقلانیت و ضرورت رشد و تکامل منافات دارد.
پس، انسان و جامعهی انسانی، چه به لحاظ عقلی و فکری، و چه به لحاظ علمی و تجربی و صنایع، رشد میکند. این سوره توحید، به حسب ظاهر بسیار ساده است، هم مردمان عصر وحی آن را فهم میکردند و هم مردمان امروز درک میکنند، اما امام سجاد علیه السلام میفرمایند که این سوره برای مردمان ژرف اندیش آخر الزمان نازل شده است.
مردمان گذشته، امام را میدیدند، در مجلسش حاضر میشدند، سخنش را میشنیدند، با ایشان سخن میگفتند و رفت و آمد داشتند، اما باز هم "امام، امامت و ولایت" را نمیشناختند و ایمان نمیآورند؛ اما مردمان این عصر، امام زمان خود را نمیبینند، کلامشان را نمیشوند، اما بسیار ژرفتر "ولایت، امامت و امام" را میشناسند و به این مهم ایمان میآورند؛ لذا احادیث در مورد فضایل و برتریهای مردمان آخر الزمان، و تعریف از منتظران حقیقی ظهور، بسیار است.
اگر در گذشته برترین عبادت یک فرد یا جامعه، تلاش برای کسب علم، تقویت ایمان و تقوا، ملازمت با امام، نماز شب و ...، بود، امروز برترین عبادت، "انتظار فرج" است؛ پس "اجر" کار نیز متفاوت، و البته به تناسب شرایط و امکانات میباشد و عدالت بر قرار میگردد:
امام صادق علیه السلام: «فَاِنْ ماتَ وَ قامَ القائِمُ بَعْدَهُ كانَ لَهُ مِنَ الأجْرِ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ اَدْرَكَهُ، فَجِدُّوا وَانْتَظِرُوا هَنيئا لَكُمْ اَيَّتُهَا الْعِصابَهُ الْمَرْحُومَةُ». (الغيبة نعمانى، ص 200)
ترجمه: اگر كسى كه منتظر حضرت است از دنيا برود و حضرت بعد از او قيام كند، اجر او همانند اجر كسى است كه زمان او را درك كرده، پس بكوشيد ومنتظر باشيد، گوارا باد بر شما اى ياران مورد لطف خدا.[این یعنی عدالت].
●- اگر چه تمامی امامان علیهم السلام، مترصد جاری شدن دین خداوند متعال در تمامی جهان و برای همگان بودند، اما شرایط و مراحل متفاوت بود. در ماجرای خروج امام حسین علیه السلام، مقولهی اصلی بیعت نکردن با یزید ملعون، و خروج برای احیای اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله و امر به معروف و نهی از منکر [به معنای حقیقی آن – که اصل معروف، همان ولایت حق است و اصل منکر، همان ولایت شیاطین میباشد] بود، اما مقولهی خروج امام مهدی علیه السلام، اسقاط تمامی طواغیت، بر چیدن نظام سلطهی ظالمین، و گشودن راه هدایت برای تمامی مردمان در سرتاسر جهان میباشد؛ پس امت ایشان نیز در این سطح جهانی میاندیشند و مترصد ریشه کنی ظلم و برقراری عدل حکومتی در سرتاسر جهان میباشند، نه در ایران، عراق و سوریه! پس، رشد یافتهترند؛ سختی بیشتری دارند، و البته به همین تناسب، مقام و اجر بالاتری دارند.
در عین حال، انتظار و شهادت و یا مرگ این منتظران حقیقی، همانند مجاهدتها و شهادتهای بدر و احد و رکاب پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله قلمداد شده است، یعنی با توجه به شرایط، امکانات و ...، مساوی شدهاند، این یعنی عدالت. چنان که بنده و شما و دیگران، پیامبر و امام نیستیم، اما اگر ایمان بیاوریم و تابع آنان گردیم، با آنان محشور میشویم. این یعنی عدالت، چرا که به اندازهی دادهها و امکانات مکلف و مسئول میباشیم.
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
طبق احادیث، «دینداری در آخرالزمان سختتر است»؛ پس شاید اگر مؤمن گذشته امروز بود، جهنمی میشد! آیا این با عدل الهی تعارض ندارد؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9907.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 4800
- 4 مرداد 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن آیات قرآن عدل