ولایت و امامت - درس 12 / پایانی - مرتبۀ وجودی شخص امام، بالاتر از مقامات و مسئولیتهایی میباشد که به او واگذار شده است.
بسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
مقدمه:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ»
چقدر سادهاندیشند، آنان که تحت عناوینی چون «تاجگذاری»، آغاز امامت را به امام مهدی علیه السلام تبریک میگویند! گویی که ایشان یک شخص عادی بوده و ناگهان به او پست و مقامی موهبت شده است!
البته نباید از شیطنتها غافل بود! از دیرباز تلاش شده که عزاداری در سالروز شهادت هر امامی را ختم به جشن و شادی نمایند؛ تا توجهات به مصیبتها و علل ترور امامان و شهادت آنها، بسیار کوتاه، سطحی و بیاثر باشد!
تبریک به امام زمان علیه السلام، در شام شهادت امام حسن عسکری علیه السلام، به بهانۀ «تاجگذاری - آغاز امامت و ...»، درست مانند این است که عدهای در غروب 21 رمضان، محضر امام حسن مجتبی علیه السلام مشرف شوند و به جای عرض تسلیت، به ایشان آغاز امامت را تبریک بگویند! یا در غروب عاشورا، به محضر امام سجاد علیه السلام وارد شوند و با جشن و پایکوبی، به ایشان آغاز امامتشان را تبریک بگویند و ...!
امامان، از همان بدو خلقت، برای امر خطیر ولایت و امامت خلق شدهاند، امام به دنیا میآیند و پس از شهادت امام حاضر، مأمور به انجام وظایف محوله میشوند.
امامان علیهم السلام، از ما تبریک نخواستهاند؛ بلکه همزمان با شهادت یک امام، باید به امام بعدی رجوع نمود و با او بیعت نمود و بابت این توفیق، شیعیان باید به خودشان تبریک بگویند؛ یعنی از خداوند متعال مسئلت نمایند که این خیر برای آنان باقی بماند و عاقبت به خیر شوند و با امامانشان محشور گردند؛ و اگر دوست دارند به این مناسبت جشن و سرور و شادی هم داشته باشند، فردای روز شهادت را به این امر اختصاص دهند.
مرتبۀ وجودی امام
مرتبۀ وجودی هر کسی، به مراتب بالاتر از مقام و مسئولیتی است که به او واگذار میشود. اگر مردی، همسر و پدر شد، برادر و عمو یا دایی شد، یا اگر زنی، همسر، مادر، خاله و عمه شد، خودش بالاتر از این نسبتها و مقامات میباشد. مرتبۀ وجودی یک دانشمند، متخصص، پزشک، مهندس، حقوقدان، فیلسوف و ...، بسیار بالاتر از این درجات میباشد، چنان که آدم خوب، والا مقامتر از کارهای خوبش میباشد و آدم بد، پستتر از کارهای بدش میباشد، چرا که کار، فعل اوست و فاعل بزرگتر است. زمین و آسمان و هر چه در آنهاست، مخلوق و فعل خداوند متعال است و او خودش بزرگتر از هر وصفی میباشد. «الله اکبر» یعنی همین.
«امام»، یعنی پیشوا و رهبر، و شخص امام، فقط امام نیست، بلکه اسم الله الاعظم - خلیفة الله - حجة الله - صراط الله - رحمت الله - آیت الله الکبری - ید الله - عین الله و ... نیز میباشد که هر کدام معنا، مفهوم و تعریف خود را دارند و مرتبۀ وجودی شخص امام، به مراتب بالاتر از تمامی این مقامات میباشد؛ چرا که این مقامات را به دادهاند، نه این که او را به این مقامات داده باشند!
ابتدا شهادت میدهید که حضرت محمد صلوات الله علیه و آله، «حبیب الله» میباشد و سپس شهادت میدهد که رسول او نیز هست. «حبیب الله» بودن یک مقام است، و رسول الله بودن، یک وظیفه و تکلیف.
امیرالمؤمنین علیه السلام، چون پس از پیامبر اکرم صلوات الله علیه آله،انسان کامل، اشرف و احبّ مخلوقات بودند، به امامت برگزیده و منصوب شدند، نه این که چون امام شدند به این مراتب نیز رسیدند. در زیارت امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام میگوییم:
«السَّلاَمُ عَلَى يَعْسُوبِ الْإِيمَانِ وَ مِيزَانِ الْأَعْمَالِ وَ سَيْفِ ذِي الْجَلاَلِ»
- سلام بر پيشواى ايمان و ميزان اعمال و شمشير خداى صاحب جلال.
«السَّلاَمُ عَلَى صَالِحِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ عِلْمِ النَّبِيِّينَ الْحَاكِمِ فِي يَوْمِ الدِّينِ»
- و سلام بر صالحترين اهل ايمان و وارث علم پيغمبران و حکم فرماى روز جزا.
«السَّلاَمُ عَلَى شَجَرَهِ التَّقْوَى السَّلاَمُ عَلَى حُجَّهِ اللَّهِ الْبَالِغَهِ وَ نِعْمَتِهِ السَّابِغَهِ وَ نِقْمَتِهِ الدَّامِغَهِ»
- سلام بر درخت تقوى سلام بر حجت بالغه خدا و نعمت واسعه و عذاب و قهر الهى.
«السَّلاَمُ عَلَى الصِّرَاطِ الْوَاضِحِ وَ النَّجْمِ اللاَّئِحِ وَ الْإِمَامِ النَّاصِحِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ»
- باد سلام و رحمت و برکات خدا بر راه روشن حق و ستاره رخشان هدايت و پيشواى خيرخواه امت باد.
امام صادق علیه السلام، در تبیین آیۀ «کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ - همه چیز هالک است، جز وجه خدا» ()، فرمودند:
«... کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) دِینَ اللَّهِ وَ وَجْهَهُ وَ عَیْنَهُ فِی عِبَادِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ لَنْ نَزَالَ فِی عِبَادِهِ مَا دَامَتْ لِلَّهِ فِیهِمْ رَوِیَّةٌ قُلْتُ وَ مَا الرَّوِیَّةٌ قَالَ الْحَاجَةٌ فَإِذَا لَمْ یَکُنْ لِلَّهِ فِیهِمْ حَاجَةٌ رَفَعَنَا إِلَیْهِ فَصَنَعَ مَا أَحَبَّ» (التوحید، ص۱۵۱)
- پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) دین خدا و وجه او و چشم خدا در میان مردم بودند و زبانی که با آن سخن میگوید و دست خدا در میان مردم بودند؛ ما وجهاللهِ هستیم که باید از جانب ما به خدا نزدیک شد. ما پیوسته در میان بندگان او هستیم تا زمانی که خداوند را بهوجود مردم نظری است و صلاحی در وجود آنها میبینند ولی وقتی چشم از وجود آنها برداشت ما را به جانب خود میبرد و آنچه بخواهد انجام میدهد.
و هم چنین در شرح، تفسیر و تأویل آیۀ:
«وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الأعراف، 180)
- و نامهاى نيكو (هر چه اسم کمال است) به خدا اختصاص دارد پس او را با آنها بخوانيد و كسانى را كه در مورد نامهاى او به كژى مى گرايند رها كنيد زودا كه به [سزاى] آنچه انجام مى دادند كيفر خواهند يافت.
فرمودند:
«نَحْنُ وَ اَللَّهِ اَلْأَسْمَاءُ اَلْحُسْنَى اَلَّتِي لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ مِنَ اَلْعِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِمَعْرِفَتِنَا» (اصول کافی / ترجمه مصطفوی، ج ۱، ص ۱۹۶)
- سوگند بخدا مائيم آن نامهاى نيكو كه خدا عملى را از بندگان نپذيرد مگر آنكه با معرفت ما باشد (با شناخت ما، حق ما و تبعیت از ما باشد).
«امام»، چون انسان کامل، خلیفة الله، ولیّ الله و حجة الله میباشد، به امامت نیز برگزیده و منصوب میگردد، نه این که چون امام شده است، به این مقامات نیز رسیده است!
مراتب وجودی
خدا بود و هیچ نبود، خلقت را آغاز نمود؛ چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«... مُتَوَحِّدٌ إِذْ لَا سَكَنَ يَسْتَأْنِسُ بِهِ وَ لَا يَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ؛ أَنْشَأَ الْخَلْقَ إِنْشَاءً وَ ابْتَدَأَهُ ابْتِدَاءً» (نهج البلاغه، خطبه 1)
- یگانه است چراکه او را مونسی نبوده تا به آن انس گیرد و از فقدان آن دچار وحشت شود؛ بیسابقه (الگو، مواد، ابزار و ...)، خلقت را محقق نمود و آفرینش را آغاز کرد.
بنابراین، خلقت از مخلوقی شروع شد. مخلوقی که از سوی خداوند متعال، بدون هیچ واسطهای خلق شد، لذا خلق اول، اکمل و اشرف و احبّ مخلوقات او میباشد، یعنی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله؛ چنان که خود فرمودند:
«أَوَّلُ مَا خَلَقَ اَللَّهُ نُورِي فَفَتَقَ مِنْهُ نُورَ عَلِيٍّ ثُمَّ خَلَقَ اَلْعَرْشَ وَ اَللَّوْحَ وَ اَلشَّمْسَ وَ ضَوْءَ اَلنَّهَارِ وَ نُورَ اَلْأَبْصَارِ وَ اَلْعَقْلَ وَ اَلْمَعْرِفَةَ اَلْخَبَرَ» (بحار الأنوار، جلد 54، ترجمه کمرهای؛ ج ۱، ص ۱۱۶)
- نخست چيزى كه خدا آفريد نور من بود،و نور على را از آن برگشود،سپس آفريد عرش و لوح و خورشيد و روشنى روز و نور ديدهها و خرد و شناسائى را.
امام عصر، حضرت مهدی علیه السلام:
«الَّذی یَجِبُ عَلَیْکُمْ وَ لَکُمْ انْ تَقُولُوا: إنّا قُدْوَهٌ وَ ائِمَّهٌ وَ خُلَفاءُ اللهِ فی ارْضِهِ، وَ اُمَناوُهُ عَلی خَلْقِهِ، وَ حُجَجُهُ فی بِلادِهِ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ، وَ نَعْرِفُ تَاْویلَ الْکِتابِ وَ فَصْلَ الْخِطابِ» (بحارالانوار: ج 89، ص 96)
- بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشوایان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
همچنین ما امین خداوند بر بندگانش و حجّت او در جامعه می باشیم، حلال و حرام را می شناسیم، تاویل و تفسیر آیات قرآن را عارف و آشنا هستیم.
بنابراین، ما وظیفه داریم تا امام را با تمامی شئوناتش بشناسیم و از او تبعیت نماییم، به وسیله آنها هدایت شویم و با تبعیت از آنان، مراتب رشد و کمال را بپیماییم تا به مقامات قرب الهی برسیم.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- تعداد بازدید : 253
- 1 مهر 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اصول اعتقادات امامت