پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه)
الف - البته که خداوند متعال، برای هر موضوع و هر امری، حکمی دارد. مگر میشود که خداوند سبحان، در لحظهای، در کاری یا در موضوعی، بندگانش را بدون تکلیف رها کرده باشد؟! حال چه تکلیف کلّی را در قرآن مجید و به کلام وحی فرموده باشد، مانند: «نماز را اقامه کنید» و چه تبیین فرعیات آن را به پیامبرش سپرده باشد، و در قرآن کریم بفرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ» (محمد صلوات الله علیه و آله، 33)
- ای كسانی كه ايمان آوردهايد! اطاعت كنيد خدا، و اطاعت كنيد رسول خدا را، و اعمال خود را باطل مسازيد!
ب - عقل و فطرت را نیز خداوند سبحان موهبت نموده و ابزار شناخت قرار داده است؛ توحید، نبوت، معاد، امامت ... و حقانیت قرآن مجید را نیز به حکم عقل شناخته میشوند، چنان که اصول عقاید تحقیقی است و تقلید در آن جایز نمیباشد.
حضرت امام کاظم علیه السلام، در جایگاه، ارزش و نقش عقل فرمودند:
«إنَّ للّهِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَينِ: حُجَّةً ظاهِرَةً، و حُجَّةً باطِنَةً، فأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ و الأنبِياءُ و الأئمَّةُ عليهم السلام، و أمّا الباطِنَةُ فَالعُقولُ» (الكافي: 1/16/12)
- خداوند را بر مردمان دو حجت است: حجتى بيرونى و حجتى درونى. حجت بيرونى همان فرستادگان و پيامبران و امامان عليهم السلام هستند و حجت درونى همان خردها (عقول) میباشد.
فرض نمایید که برای کسی هیچ گونه پیامی از انبیای الهی نرسیده باشد و هیچ کتاب آسمانی در اختیارش قرار نگرفته باشد، هیچ ناصحی نیز با او سخن نگفته باشد، اما به حکم عقل میفهمد که اشخاص، بتها، ستارگان و ... قابلیت پرستش ندارند و فقط خالق زمین و آسمانها، قابلیت بندگی دارد و اوست که علیم، حکیم، قوی، قادر و متعال میباشد.
ج - بنابراین، نه تنها هر حقی، با عقل شناخته میشود، بلکه عقل حکمی نمیدهد که با نقل (قرآن کریم) و حقایق عالَم هستی منافات داشته باشد، و نقل «قرآن مجید و احادیث معتبر» نیز هیچ منافاتی با عقل و عقلانیت ندارند.
وحی و احادیث معتبر، از سنخ «علم» میباشند؛ چرا که «عقل به نور علم میبیند».
د - در عین حال عقل، با تمامی بلندای پروازش، به هر عرصهای راه ندارد، لذا نور علم وحی، راه را برایش روشن میکند. به عنوان مثال: به حکم عقل میفهمیم که زمین و آسمانها، خدایی دارد که باید او را بندگی نماییم، اما چگونه؟! یا میفهمیم که معادی هست، اما آنجا چه خبر است؟! یا به حکم عقل مییابیم که ولایت حق و ولایت باطل وجود دارد، اما ولیّ الله کیست؟! اینها را وحی و آورندهاش تبیین و ابلاغ میکنند.
ھ - خداوند علیم و حکیم، وضع هیچ قانون و صدور هیچ حکمی را به فقها و مجتهدین نسپرده است، بلکه یا خود به صورت مستقیم در کلام وحی ابلاغ نموده است و یا تبیین فروعات آن را به رسول اکرم صلوات الله علیه و آله سپرده است. دیگران، حتی ائمۀ اطهار علیهم السلام نیز با توجه به علمی که به آنها موهبت شده، همان احکام را بازگو و تبیین مینمایند.
کار فقیه و مجتهد، تحقیق برای دانستن، استنباط و استخراج همان احکامی میباشد که وضع و ابلاغ شده است و حق ندارند که از جانب خود حکمی صادر نمایند. در مسائل روز نیز فروع را به اصول ارجاع میدهند و فتوا را بیان میدارند. به عنوان مثال، حکم خدا حرمت ربا میباشد، آنها باید تشخیص دهند که کدام معاملات بانکی یا تجاری، مصداق معاملات ربوی میباشد و حرام است.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه