پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
همه چیز به "توجه – جهتگیری" بستگی دارد. اگر توجه کسی به خداوند سبحان و رضایت او باشد، نه تعریف و تمجید دیگران سبب عُجب و تکبرش میشود، و نه مسخره کردن دیگران، او را به ضعف و تزلزل میکشاند.
حرف دیگران، ممکن است درست و حتی مهم باشد؛ ممکن است نقد یا نصیحت به جایی باشد که باید مورد توجه قرار گیرد، یا ممکن است از روی بیاطلاعی آنان باشد که باید اطلاعرسانی شود، یا استدلالی بیاورند، اما "مسخره کردن" دیگران، اصلاً مهم نیست که بخواهد اثر بگذارد.
افراط غربیها در خودگرایی [اومانیسم] است و تفریط بسیاری از شرقیها، در "خود کمبینی، خود ناباوری، و نگاه به نظر دیگران" است که محصول استعمار میباشد.
بسیاری برای "مسخره نشدن"، خود را با تقلیدهای کور، اداها، شِکلکها، اطوار و ... مسخره میکنند!
●- تمامی انبیای الهی که همه به علم الهی دانشمند و به قدرت الهی قوی بودند را مسخره میکردند و ما و شما، والامقامتر و قویتر از آنها نمیباشند!
«يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ» (یس، 30)
- افسوس بر اين بندگان كه هيچ پيامبرى براى هدايت آنان نيامد مگر اينكه او را استهزا (مسخره) مىكردند!
●- "مسخره کردن"، با انتقاد سازنده متفاوت است و بسیار بد، مذموم و بد عاقبت است: «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ - واى بر هر عيبجوى مسخره كننده / همزه، 1»
●- "مسخره کردن"، از ضعف عقل، علم و اخلاق میباشد، لذا این "مسخره کننده" است که باید خودش را قوی کند. پس "مسخره کردن" یک انسان ضعیف، در مؤمن اثر ندارد.
*- اگر به هجمههای ضد تبلیغی علیه اسلام، تشیع، مردم مسلمان، انقلابیها، ایرانیها و ... در شبکههای مجازی دقت کنید، غالباً فقط "مسخره" میکنند! چرا که اولاً خرد و بصیرتی که بخواهند تحلیل کنند ندارند؛ ثانیاً اخلاق و تربیت و ادب ندارند؛ و ثالثاً نسبت به آن چه موافق یا مخالفش میباشند، علمی ندارند؛ و این ضعفهای بزرگ را با "مسخره کردن" کردن پوشش میدهند.
●- پس نباید نگران "مسخره کردن" دیگران بود؛ آنها اگر کمترین محبت یا خیراندیشی داشتند، گفتگو، بحث و نقد میکردند و مسخره نمیکردند.
الف - "مسخره کردن"، از هزاران سال پیش تا کنون، یکی از روشها و سلاحها (حربههای) دشمنان خدا و موحدان بوده و هست؛ لذا فرمود: «از ویژگیهای بندگان مؤمن من، این است که نه از دشمنان میترسند و نه از تاکتیکها، سلاحها و جمعیت آنان، و به خاطر ملامت و مسخره نشدن توسط آنان، از دینشان بر نمیگردند:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (المائدة، 54)
- اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هر كس از شما، از آيين خود بازگردد، (به خدا زيانى نمىرساند)؛ خداوند جمعيّتى را مىآورد كه آنها را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند؛ آنها در راه خدا جهاد مىكنند، و از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند؛ اين، فضل خداست كه به هر كس بخواهد (و شايسته ببيند) مىدهد؛ و (فضل) خدا وسيع، و خداوند داناست.
پس، اگر کسی خودش را برای خداوند سبحان خالص کند - او، تقرب به او و رضایت او را هدف بگیرد - فرامین او را برای بندگی اطاعت کند و او را دوست داشته باشد، هرگز تمسخر دیگران در وی اثر انفعالی و مخرّب نخواهد گذاشت.
ب – کسب و تقویت کمالات، از جمله: شناخت، علم، ایمان، تقوا، بصیرت، اخلاق و عمل صالح، نه تنها خوب، بلکه لازمۀ رشد و پیمودن مراحل تقرب و تعالی مراتب و درجات وجودی میباشد، اما نه به خاطر ترس و جلوگیری از "مسخره شدن" توسط دیگران!
ج – اگر آدمی دانشمند شود، صبحها تا شب تلاش و مجاهدت نماید و شبها تا صبح عبادت نماید، باز هم نمیتواند خود را حتی یک گام جلو و یک پله بالا ببرد، چون هدایت در اختیار و توان او نیست؛ بلکه اگر خداوند سبحان را ولیّ [دوست و سرپرست] خود برگزید و ولایت طواغیت را نپذیرد، خداوند متعال او را رشد میدهد؛ چنان که فرمود: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ - خداوند، ولى [دوست و سرپرست] كسانى است كه ايمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوى نور بيرون مىبرد/ البقره، 257».
●- بنابراین، انسان عاقل و مؤمن، خودش کار مسخرهای نمیکند، اما خدا را هدف میگیرد، و هرگز نظر دیگران و آن هم نگاه و نظر مسخره کنندگانی که خودشان در محضر الهی، مسخره هستند را هدف قرار نمیدهد!
کلمات کلیدی:
گوناگون