ش (تهران): آیا ظهور نزدیک است؟ برخی از سایتها مدعیاند که مقام معظم رهبری همان سید خراسانی و احمدی نژاد نیز همان سردار اوست. پس ظهور خیلی نزدیک است؟!
x-shobhe: پیش از این نیز چنین شبهاتی مطرح شده بود که پاسخ آن در همین سایت درج گردید (1)، اما نظر به گسترش تبلیغات و نیز ادعاهای برخی از سایتها، نکات ذیل ایفاد میگردد:
ظهور بازماندهی خدا (بقیة الله)، یعنی آخرین حجج و فرستادگان او، مقدمهی تحقق هدف از خلقت، پیاده شدن همهی دین و کمال فردی و اجتماعی بشریت است. از این رو همهی معصومین علیهمالسلام، از پیامبر اکرم (ص) تا حضرت مهدی (عج)، بر اهمیت و اجر انتظار توصیههای مؤکدی نمودهاند. به عنوان مثال:
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله): «طوبی للصابرین فی غیبته، طوبی للمقیمین علی محبته». (ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۱).
ترجمه: خوشا به حال صبر کنندگان در ایام غیبتش، خوشا به حال پایداران بر دوستی و محبتش.
امیرالمومنین (علیه السلام:) «انتظروا الفرج ولا تیاسوا من روح الله، فان احب الاعمال الی الله عزوجل انتظار الفرج ... و المنتظر للفرج کالمتشحط بدمه فی سبیل الله» (بحارالانوار ، ج ۵۲، ص ۱۲۳)
ترجمه: انتظار فرج بکشید و از رحمت خدا ناامید نگردید، زیرا محبوب ترین اعمال نزد خدای عزوجل، انتظار فرج است و همانا منتظران فرج مانند شهیدانی هستند که در راه خدا، در خون خود می غلتند.
با توجه به شدت تأکید بر «انتظار»، معلوم میشود که شیعه باید همیشه منتظر ظهور باشد و همیشه ظهور را بسیار نزدیک ببیند، که اگر غیر از این باشد، «انتظار» معنایی ندارد.
چه کسی و در چه زمانی میتواند مدعی شود که زمان ظهور نزدیک نیست یا دور است؟! اگر فردی امید به ظهور را در زمان حیات کوتاه خودش نیز نداشته باشد، معلوم است که دیگر «منتظر» نخواهد بود. لذا این امر بزرگ را به جای نیاورده است. پس، ظهور همیشه نزدیک است.
یکی از بلاها و مصیبتهای بزرگی که بر سر مسلمین و به ویژه شیعان در مباحث و مسائل متفاوت آوردهاند، «تجزیه»ی اندیشه و باورها میباشد. و تجزیه همیشه تضعیف کننده و نابود کننده است. خواه تجزیهی خاک کشوری باشد، خواه تجریهی ملتی بر اساس قومیتها ... و خواه تجزیهی اندیشهها و باورهای به حق دینی که ابعاد متفاوت آن، حلقههای به هم متصل است.
بر اساس این تجزیهی ایجاد شده در باورهای به حق دینی، انحرافات خودآگاه یا ناخودآگاهی در شناختها ایجاد شده است. به عنوان مثال: بسیاری از مردم بر این گمان هستند که زندگی چیزی و «مرگ» چیز دیگری است که در لحظهای اتفاق میافتد! و حال آن که «مرگ» هر لحظه در حال وقوع است و زندگی و مرگ قابل تجزیه نمیباشند.
روز پیش، ساعت پیش، دقیقهی پیش و لحظهی پیش کجاست؟! آیا غیر از این است که همگی مردهاند؟! پس هر لحظه «مرگ» است و زمانی گام آخر آن برداشته میشود. چنان چه حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «هر نفسی که مرد میکشد، گامی است که به سوی مرگ مینهد».
همینطور گمان میکنند که ظهور یک حادثهای است که دفعتاً اتفاق میافتد. در حالی که هر ساعت و هر لحظه، گام و تجلی ظهور است و در لحظهای نیز گام آخر آن برداشته میشود. پس ما، هم چنان که در دورهی غیبت به سر میبریم، امت عصر ظهور نیز هستیم و برای ما ظهور همیشه نزدیک است و تلاش و دعایمان بر این است که هر چه زودتر به گام آخر (هدف) برسیم.
غلط اندیشی یا سوء استفاده کج اندیشان یا مغرضین به خاطر همین تجزیه در معارف و باورهاست. جار و جنجال راه میاندازند که الا و لابد، مقام معظم رهبری، همان سید خراسانی است! حال میپرسیم: به فرض که چنین باشد. چه چیزی تغییر میکند؟! آیا اگر ایشان سید خراسانی باشند، زمان گام آخر ظهور جلو میافتد یا ایمان ما قویتر میشود؟ آیا آن که اگر ایشان سید خراسانی نباشند، ما ناامید شده و دیگر منتظر ظهور نخواهیم بود؟ اساساً در کدام آیه یا روایت ما مکلف به تبعیت و اطاعت از سید خراسانی شدهایم؟ آیا غیر از این است که موظف و مکلفیم که در مباحث فقهی از مجتهد جامعالشرایط و در حکومت از ولی امر مسلمین تبعیت نموده و با حمایت از او مقدمات و زمینهی گام آخر ظهور را مساعدتر نماییم؟!
میگویند: «آقای دکتر احمدی نژاد» همان سردار نامی سید خراسانی است! اولاً چه کسی این را گفته؟ ثانیاً به فرض که باشند، چه چیزی تغییر میکند؟ و ثالثاً چه ویژگی خاصی در ایشان وجود دارد که سند این ادعا شود؟!
متأسفانه ملت ما آن قدر در دورههای به اصطلاح «سازندگی» و نیز «اصلاحات» شاهد بد سلیقگیها، حزببازیها، رانتخواریها، ناهنجاریها و ... بودند که تا یک نفر چند خدمت – که وظیفهاش است و اساساً به همین منظور انتخاب شده است – به انجام میرساند، میگویند: لابد این یکی از آسمان آمده و یا همان است که ...!
ویژگیهای خوب و مثبت آقای دکتر احمدینژاد، همان ویژگیهایی است که اغلب مؤمنین، شیعیان، مجاهدین راه اسلام، پیروان امام (ره)، عاشقان و تابعین مقام معظم رهبری و به قولی بسیجیها (به مفهوم مطلق آن نه فقط اعضای یک نهاد) دارا میباشند. و چه بسا بسیاری از شهدای عزیز این انقلاب، از علمای اعلام چون: شهید مطهری، بهشتی، باهنر و ... گرفته تا شهدای گمنام در سطوح متفاوت فرماندهی یا سربازی، از ویژگیهای برتری نیز برخوردار بودهاند و چه بسا افراد بسیار برتر دیگری نیز در میان جامعه باشند [که هستند].
به نظر میرسد اینگونه ادعاها، از سویی یک ضد تبلیغ بر علیه آقای دکتر احمدینژاد و از سوی دیگر وهن اسلام و ایجاد انحراف در باورهای شیعیان میباشد و حربهای کاریتر به دست دشمن میدهد.
ما امروز در متن «غیبت و ظهور» قرار داریم. حرکت امام خمینی (ره)، قیام مردم و انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی ایران و حکومت فقه اسلام به حاکمیت ولیفقیه و ...، خود بزرگترین و بارزترین نشانههای ظهور است.
تقسیم جهان به دو جبههی حق و باطل یا اسلام و کفر – صفآرایی همهی مستکبرین با تمامی امکاناتشان در مقابل مسلمانان مظلوم در ایران، عراق، افغانستان، فلسطین، لبنان و ....، از یک سو و مقاومت و پایداری مرذم مسلمان و نیز رشادت و ایثار مجاهدین فی سبیلالله که شهادت در راه اسلام را با روی خندان و آغوش باز میپذیرند، و هم چنین شکستهای پی در پی سپاه قدرتمند کفر در مقابل این جمعیت محدود، ولی مظلوم و بر حق، نشانههایی بسیار بارزتر از سید خراسانی و امرای ارتش ایشان هستند. و ظلم و بیداد سفیانیها و دجالهای زمان نیز بر کسی پوشیده نیست.
بدون شک اگر امروز شخص محترم «سید خراسانی» تشریف بیاورند و خود را به همهی جهانیان معرفی کنند و بینههای قاطعی نیز در اثبات مدعا در دست داشته باشند، باز موظف و مکلف هستند که تحت امر «ولی امر مسلمین» حرکت کنند.
پس، این ادعاها، تبلیغات و جوسازیها و القاب بدون دلیل و بینه، نتیجهای جز وهن اسلام و ضرر رساندن به اعتقادات حقه و باورهای صحیح مردم ندارد.
- تعداد بازدید : 2992
- 6 مرداد 1389
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون امام مهدی