پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
خداوند سبحان دوست دارد که بندگانش با بندگی او، از قید بندگی هوای نفس خود و دیگران آزاد شوند. حال چه کنیم؟ عقل چه حکمی میدهد؟ آیا آنطور که خدا میخواهد باشیم، یا آنطور که هوای نفس خودمان و دیگران میخواهند باشیم؟!
آدمی فرمانبر است؛ حال یا از فرامین خداوند سبحان فرمان میبرد، یا از اوامر طاغوتها، فراعنه، صاحبان زر و زور و تزویر و شیاطین جنّ و انس - یا حکم عقل را اطاعت میکند و یا حکم نفس را گردن مینهد!
«آزادی» از آن واژگان زیبایی است که بسیار مورد سوء استفاده قرار گرفته است؛ لذا هر انسان عاقلی باید تأمل و تفکر نماید که اساساً «آزادی» یعنی چه و آیا ممکن است کسی بتواند کاملاً «آزاد» باشد؟! اگر ممکن است، پس چرا در هر دین، مکتب (ایسم)، مذهب، فرهنگ، جامعه و حکومتی، برای «آزادی» تعاریف و حدودی تعیین نمودهاند که همه محدود کنندۀ آزادیها میباشد؟! چرا این همه قوانین وضع نموده و مینمایند و متخلف را نیز مجازات مینمایند؟! آیا جز این است که «قانون» یعنی محدود کردن آزادیها؟!
«حق و حقوق»، چه در اسلام و چه غیر اسلام، چه حقوق شخصی و چه حقوق اجتماعی، یا حقوق تجارت، یا حقوق در روابط بین الملل و ... یعنی چه؟! آیا اساساً «حق و حقوق»، محدود کنندۀ «آزادی» نمیباشد؟!
یک - انسانی که از یک سو مخلوق است و از سویی دیگر محدود و نیازمند است و از سویی دیگر مالک و ربّ (صاحب اختیار و تربیت کنندۀ امور) خودش، دیگران، زمین و آسمان و هیچ چیزی نیست، چگونه میتواند آزاد باشد؟!
دو - آیا انسانی که عاشق کمال است، اهداف دارد، برای رسیدن ناچار است طبق برنامه و مقررات متناسب با اهداف عمل نماید، وابستگی دارد، تعلق دارد، دوست میدارد و عاشق میشود، متنفر میگردد و دشمن میدارد - در حاکمیت قوانینی چون علت و معلول، مسبب و سبب و ... زندگی میکند، میتواند آزاد باشد؟!
آیا انسانی که به اختیار خود انتخابهایی دارد و کارهایی انجام میدهد، اما نتایج در اختیار او نیست، میتواند آزاد باشد؟! آیا وقتی یک لیوان آب یا چای یا ... مینوشید، آثارش در بدن، در اختیار شماست؟!
آیا انسانی که به جز نتایج سعی و تلاشش، به چیزی نمیرسد: «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى - و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست» (النّجم، 39)، میتواند آزاد باشد؟!
آیا انسانی که خودش با تمام وجودش و هر چه دارد، در رهن و گرو آن چه انجام میدهد میباشد «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ - هر كسى در گرو دستاورد خويش است» (المدثر، 38)، میتواند آزاد باشد؟!
سه - آزادی در عالَمی که علیمانه، حکیمانه، هدفمند، قانونمند، به اندازه (مقدرات) خلق شده و در ربوبیّت قدرت دیگری قرار دارد، یعنی چه؟!
●- بنابراین، آزادی محض، آزادی مطلق و آزادی بدون هیچ منع و محدودیتی، فقط دورغهای استعماری و استثماری میباشد! میخواهند خود را از بندگی خدا برهانید، تا بتوانند شما را به بندگی خود درآورند!
خدا چه میخواهد
الف - خداوند سبحان میفرماید که من تو را خلق نمودم - برای رسیدن به رشد، کمال و خلیفة اللّهی آفریدم - برای رسیدن به این اهداف، به تو عقل، علم، قلب و وحی دادم و معلم و مربی فرستادم - هم دنیایت را تعریف نمودم و هم آخرت را برایت «تبیین» نمودم - هم خیرت و دوستت را شناساندم و هم شرّت و دشمنان درونی و بیرونیات را معرفی نمودم - به تو نقشۀ راه دادم و بایدها و نبایدهای منطبق بر نظام خلقت (حقوق، قوانین، احکام یا همان شرع) را به تو ابلاغ نمودم تا با شناخت، ایمان، اطاعت و پیروی، به رشد، کمال، سعادت و آزادی حقیقی و همیشگی برسی.
ب - خداوند متعال میفرماید: «آزادی محض نسبت به همه چیز دروغ است»، چرا که تو مخلوق و محدودی، عاشق کمال و نیازمندی، لذا بنده (عبد) آفریده شدهای و هیچ بندهای آزاد نیست؛ تفاوت این است که یا مرا بندگی میکنی، یا بندۀ سایر بندگان من میشوی!
ب - إله العالمین میفرماید: آزادی حقیقی تو به این است که بشناسی، ایمان بیاوری و بگویی: «لا إله الّا الله» و به آن عمل نمایی؛ یعنی از قید بندگی تمامی خدایان و اربابهای دورغین و جعلی آزاد شوی و فقط مرا بندگی نمایی.
سلب آزادی
اگر دقت نماییم، آزادی حقیقی آدمیان، توسط کسانی که با شعار آزادی، مردمان را به بردگی و بندگی خود میکشانند، بیشتر سلب شده است! همگان شاهدند که ابر قدرتها و نظامات سلطه، اجازۀ آزادی به هیچ شخص، جامعه، کشور و حکومتی نمیدهند، نه در انتخاب دین، نه در استقلال کشور، نه در انتخاب نظام سیاسی، نه در اندیشه، نه در بیان، نه در عمل ... و حتی نه در کشف، اختراع و رشد علمی!
چرا انسانها در انتخاب هر طاغوت یا بتی برای بندگی آزادند، اما در انتخاب إله حقیقی، الله جلّ جلاله آزاد نیستند و مورد هجمه و حمله قرار میگیرند؟! چرا در انتخاب هر دینی آزادند، به غیر از اسلام و چرا مسلمانان را به خاطر انتخاب اسلام میکُشند؟ این جوّ ترویخ «اسلام هراسی» برای چیست، مگر آزادی نمیخواهیم و آزاد نیستیم؟
فرعون، که خود را «إله و ربّ - تنها وجود قابل بندگی و تربیت کنندۀ امور همگان» میدانست، بیش از آن که به ایمان ساحران معترض باشد، به ایمان بدون اجازۀ آنان معترض شد و گفت:
«قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ»
- فرعون گفت آيا به او ايمان آورديد پيش از آنكه به شما اجازه دهم، حتماً اين توطئهای است كه در اين شهر (و ديار) چيدهايد تا اهلش را از آن بيرون كنيد ولی به زودی خواهيد دانست!
«لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ» (الأعراف، 123 و 124)
- سوگند میخورم كه دستها و پاهای شما را به طور مخالف (دست راست با پای چپ يا دست چپ با پای راست) قطع ميكنم، سپس همگی شما را به دار میآويزم (به صلیب میکشم).
اما ایمان آورندگان گفتند: «ما دیگر منقلب شدیم و انقلابی الهی نمودهایم «قَالُوا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ» (همان، 125)؛ پس تو هر کاری که دلت میخواهد و میتوانی بکن!
*- این وضعیت امروز ما مسلمانان است؛ شیطان بزرگ امریکا میگوید: «گرایش شما به اسلام با تعریفی که من میدهم (اسلام امریکایی و انگلیسی) هیچ اشکالی ندارد و اجازه میدهم که به آن بگروید، طهارت بگیرید، گوشت حلال بخورید، نماز بخوانید و روزه بگیرید به حج بروید و ...؛ اما اجازه نمیدهم که به اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله، اسلام ولایی، اسلام انقلابی، اسلام پویا، اسلامی که به شما هویت و استقلال میدهد و شما را به ایستادگی در مقابل سلطۀ من، و مبارزه با ظلم و فساد دعوت میکند، بگروید! همه شما را هدف جنگ، تحریم و ترور قرار میدهم، نسل کُشی و بچهکُشی مسلمانان را از بوسنی در قلب اروپا گرفته تا میانمار در شرق آسیا، در صدر اهداف و برنامههایم قرار میدهم، و آنقدر فشار میآوریم تا یا کلاً اسلام را کنار بگذارید و در نهایت نام اسلام را حمل کنید، اما تسلیم من باشید!
ج- خداوند سبحان میخواهد که بندگانش از بندگی هوای نفس خود و دیگران آزاد شوند و قوانین محدود کنندۀ سلطهگران را جایگزین قوانین (شرع) الهی ننمایند - از خدا اطاعت کنند، نه از بندگان فاسد، مفسد، شرور و ظالم - آزادیها و محدودیتهای نسبیشان، مطابق نظام حاکم بر هستی (تکوین) باشد نه مطابق هوای نفس یاغیان ...، تا به رشد و آزادیها حقیقی برسند؛ نه این که گمان کنند بندگی و اطاعت از ابلیس لعین و سایر شیاطین جنّ و انس، یعنی آزادی! نه این که گمان کند اگر در زندان تنگ و تاریک هوای نفس خود و دیگران محبوس شد، یعنی آزاد شده است!
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار؛ متشکریم.
پرسش:
چرا خدا نمیخواد ما آزاد باشیم؟ اصلاً... ما چرا باید فرمان خدا را ببریم؟!
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/belief/12800.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی