- خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ستمکنندۀ بر من و دشمنم را با نیرویت از ستم بر من بازدار و با قدرتت تندی و تیزی ستمش را بر من بشکن و برایش در آنچه که دوست دارد، مشغولیت و سرگرمی قرار ده [تا از ستم ورزی غافل گردد]؛ و بر وجودش در برابر مظلومی که با او به دشمنی برمیخیزد، داغ عجز و ناتوانی زن.
- خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ستمکار را رخصت ستم بر من مده و یاریات را نسبت به من، در برابر او نیکو قرار ده؛ و مرا از دست زدن به کارهایی مانند کار او حفظ کن و در حالتی مانند حال او قرار مده.
شرح بیشتر
امروزه با شدت جنایات امریکا و اسرائیل در غزه، بیش از هر زمان دیگری شاهد ظلم ظالمان و تظلّم (فریادخواهی) مظلومان میباشیم؛ اما جهان بشریت، هیچ گاه فارغ از ظلم کفار و مستکبران نبوده و نخواهد بود، تا آن که پس از قیام حضرت حجّت علیه السلام، سلطۀ آنان برای همیشه برچیده شود.
کافر، نه تنها بسیار جاهل است، بلکه بسیار متکبر و زیادهخواه میباشد؛ لذا چشم طمع به دارایی دیگران دارد و برای به دست آوردن آن، به حقوق آنان تعدی مینماید که به هر مقداری که باشد، ظلم است.
«متظلِّم»، مظلومی است که «دادخواهی» میکند و انتظار توجه دیگران را به ظلم ظالمان و مظلومیت خودش دارد.
«متظلِّم»، ناچار است که برای اثبات ظلم ظالم و مظلومیت خودش، نزد هر دادگاهی یا برای اذهان عمومی، دلیل، سند و شاهد بیاورد؛ اما نزد خداوند متعال که علیم، بصیر و خبیر میباشد، عالم محضر اوست و به غیب و شهود همگان آگاه است، نیازی به دلیل و شاهد ندارد.
«ظلمِ ظالم»، فقط با «قوّت» شکسته و متوقف میگردد و «قوی» فقط خداوند متعال میباشد، «وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ - و او، قوی و غیر قابل نفوذ و شکست میباشد» (الشوری، 19)؛ بنابراین، فقط اوست که میتواند «قوت» ببخشد و امام از خداوند سبحان مسئلت میدارند که با «قوتش»، ظالمان را از ظلم باز دارد.
اما، «قدرت» مقولۀ دیگری است و نباید این واژه را نیز «توانایی» معنا نمود، بلکه ریشه در «قَدر - اندازه» دارد. یعنی ای کسی که مقدرات و اندازهگذاریها در دست توست، شرایط و امکان ظلم را از او بگیر.
از جمله عللی که ظالم را از ظلم به مظلوم بازمی دارد، از یک سو توجهش به امیال و اهداف دیگر و مشغول و سرگرم شدنش به امور دیگر و از سویی دیگر، شکست و ناتوانیاش در تحقق اهداف ظالمانهاش میباشد.
مهم:اما، مهم این است که اگر مؤمن به قدرت رسید، بر ظالم غلبه یافت و از قوّت لازم برخوردار گردید، دوست دارد چگونه باشد و در تقابل چه کند؟! آیا دوست دارد در تقابل، زنان و کودکان را قتل عام کند - نسل کُشی به راه بیندازد - مدارس، بیمارستانها و پناهگاه آوارگان را بمباران نماید، و خود نیز به متکبر و ظالمی چون او مبدل گردد؟!
خیر، هدف غایی مؤمن و مجاهد فی سبیل الله، بندگی خداوند سبحان است که با استکبار و ظلم منافات دارد؛ اما او میداند که چه بسا شیاطین جنّ و انس و هوای نفس، غضب و حسّ انتقام چنان بر او غلبه یابد که تکبر و ظلم نماید؛ و فقط خداوند متعال است که میتواند او را از این انحراف و رذالت مشابه کفار و ظالمان باز دارد؛ لذا از او میخواهد «وَ اعْصِمْنِي مِنْ مِثْلِ أَفْعَالِه، وَ لَا تَجْعَلْنِي فِي مِثْلِ حَالِهِ - و مرا از دست زدن به کارهایی مانند کار او حفظ کن و در حالتی مانند حال او قرار مده»