بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
حضرت امام سجاد علیه السلام:
«اللَّهُمَّ إِنَّكَ كَلَّفْتَنِي مِنْ نَفْسِي مَا أَنْتَ أَمْلَكُ بِهِ مِنِّي، وَ قُدْرَتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيَّ أَغْلَبُ مِنْ قُدْرَتِي ، فَأَعْطِنِي مِنْ نَفْسِي مَا يُرْضِيكَ عَنِّي ، وَ خُذْ لِنَفْسِكَ رِضَاهَا مِنْ نَفْسِي فِي عَافِيَةٍ». (صحیفه سجادیه علیه السلام، دعای 22)
فارسی
- خدایا! کار دشواری چون اصلاح نفسم را بر عهدۀ من نهادهای که خودت از من به آن کار تواناتری و تواناییات بر آن کار و بر من، بیش از توانایی من است؛ پس چیزی که تو را از من خشنود میکند به من عطا کن و خشنودیات را در حال تندرستیام، از من دریافت دار.
English
O God, Thou hast charged me concerning myself with that which belongs more to Thee than to me. Thy power over it and over me is greater than my power, so give me in myself what will make Thee pleased with me, and take for Thyself Thy good pleasure in my self's well-being!
Türkçe
Allah'ım! Kendimle ilgili, daha çok senin elinde olan bir iş (nefsimi ıslah) ile beni yükümlü kılmışsın .
Oysa ona da, bana da benden çok senin gücün yeter. O hâlde, kendimle ilgili, seni benden hoşnut edecek şeyi ver bana; ve hoşnutluğuna sebep olacak şeyi sıhhat ve selâmet içinde kendin için al benden.
شرح مختصر
این دعا، در حالیست که خداوند متعال فرموده است: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا - خداوند کسی را بیش از آن چه داده است مکلف نمیسازد» (الطلاق، 7) و فرموده: «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا - خداوند کسی را بیش از وسع و توانش مکلف نمیسازد» (البقره، 286)؛ پس چه نکاتی در این فراز نهفته است؟
1- عرض نمینماید که تو تکلیفی بر عهدۀ من گذاشتهای که بیش از امکان و توانایی من است؛ بلکه عرض میکند: «مالکیت، سلطنت، قدرت و توانایی خود بر من و بر این کارها بیشتر است».
من چه علمی و چه توانی (قوهای) و چه میزان سنجش و اندازههایی (قدرت) از خودم برای انجام این تکالیف دارم، به غیر از آن چه خودت به من عطا نمودی؛ و قطعاً علم، قدرت، مالکیت و سلطۀ خودت بر من و انجام این تکالیف بیشتر است؛ پس خودت مرا آنگونه بساز و تربیت کن، که خودت میخواهی. من که نمیتوانم خودم را هدایت کنم!
2- خداوند متعال دوست دارد که بندۀ مؤمنش، اولاً او را باور داشته باشد، به او اعتماد کند، بر او توکل نماید، و لحظهای از حول و قوۀ او غافل نگردد، لحظهای به دارایی و توانایی امانی، محدود، و گذرای خود اعتماد ننماید، منیّت را کامل کنار بگذارد، منم منم نگوید، و بداند که فعال ما یشاء اوست، خودش و کارش به دست اوست، توان و نیرویی جز او وجود ندارد «لا حول و لا قوة الاّ بالله العلی العظیم» - پس بر او توکل کند، او را وکیل بگیرد و کار را به خودش واگذار نماید و بگوید: «وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ - من كار خود را به خدا واگذارم كه خداوند نسبت به بندگانش بيناست» (غافر، 44)؛ و البته چنان کند که میگوید.
3- خداوند سبحان، دوست دارد که اسماءاش در بندگان مؤمنش، بیشتر و بیشتر ظهور و تجلی نماید، لذا میخواهد که بندهاش، ضمن ایمان و تقوا، بصیر (ژرف نگر) و مکار (چاره اندیش) هم باشد.
میفرماید: «برای خودت استقلالی قائل نشو که هر چه داری از من است - به نیرو و توان خودت بسنده نکن، که هیچ نداری، مگر آن مقداری که من بدهم - منم منم نکن و هیچ کاری را برای خودت ساده و آسان مپندار»!
●- میفرماید: «اگر من برای رشد، کمال، قُرب و سعادت دنیا و آخرتت، تو را بر انجام کارهایی مکلّف و موظف ساختهام، خودم را که کنار نکشیدم و تو را رها نکردهام! مگر نفرمودم: «وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ - و او باشماست، هر کجا که باشید» (الحدید، 4)، و مگر نفرمودم که من به تمامی احوال تو علم دارم و از رگ گردن به تو نزدیکترم:
«وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (ق، 16)
- ما انسان را آفريديم و وسوسههاى نفس او را مىدانيم، و ما به او از رگ گردنش نزديكتريم.
پس، اگر فرموده «نمازهایت را اول وقت و با خشوع اقامه کن»، بگو: خدایا! خیلی سخت است؛ خودت به من توفیق، امکان، انگیزه و نشاطش را بده، خودت برایم آسان کن و مرا بدان وادار - اگر فرموده: «در پی کسب حلال باش»، بگو: «این از آن هم سختتر است»؛ اگر فرموده: «در راه من جهاد [تلاش دشمنستیز] کن، جهاد اصغر [رویایی با دشمن بیرونی] و جهاد اکبر [ستیز با هواهای نفسانی و شیاطین درونی] داشته باش تا به فلاح و درجات برسی»، بگو: «خدایا! این از بقیۀ هم سختتر است، من این کاره نیستم که هر چه دارم را برای تو به میدان بیاورم، و حتی از جانم بگذرم» ... . پس خودت کاری بکن و مرا آنگونه بساز که خودت میپسندی!
بگو: «خداوندا! تو این عالم و مرا خلق نمودی - مقدرات (اندازهها) را تو مقدر نمودی - مالکیت و سلطه هم که از آن توست - ربّ العالمین هم که تو هستی نه من! پس خودت انجام این تکالیف توسط من را بر عهدهگیر، ولایت (سرپرستی) مرا بپذیرد، و به من سلامتی عطا کن و روح و جسم من را تحت ربوبیّت خود قرار بده، و مرا آنگونه بساز که خودت میخواهی و دوست داری.
و خلاصه آن که چرا خود را به زحمت و اذیت میاندازی؟! خودت و کارت را به او بسپار؛ بندگی مخلصانه یعنی همین.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کلمات کلیدی:
صحیفه سجادیه