پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا در جهان کسی پیدا میشود که با دلیل عقلی کافر یا مشرک شده باشد؟!
بیتردید گوینده یا اصلاً مطلب را نفهمیده و یا به عمد چنین کلیگویی و مبهم گویی مینماید؛ و البته اگر این سخنانی که در کلیپ پخش شده را مستند به آیه مذکور نموده، آن آیه را نیز متوجه نشده است و یا به عمد ترجمه و تفسیر غلط نموده است!
اصل قضیه نیز از آن گوینده نیست، بلکه با توجه به این که "اصول دین تحقیقی است و تقلید در آن جایز نمیباشد"، از امیرالمؤمنین علیه السلام میپرسند: «اگر کسی حقیقتاً (صادقانه) در حال تحقیق باشد، اما قبل از رسیدن به نتیجه بمیرد، تکلیفش چه میشود؟»، ایشان میفرماید: «مأجور است»، یعنی به خاطر همّت و تحقیقش، نوعی اجر میبرد.
●- اما، دقت فرمایید که دامنهی پرسش بسیار وسیع است و هر فرضی را میتوان پرسید و البته هر پرسشی نیز پاسخی دارد، اما این بدان معنا نیست که میتواند "مصداق" هم داشته باشد. به عنوان مثال، پرسیده میشود که «اگر دو یا چند خدا وجود داشته باشد چه میشد»؟ خداوند متعال خودش پاسخ میدهد که عالَم تباه و نابود میشود و دلیلش را نیز بیان میدارد، اما حقیقت این است که محال است دو یا چند خدا وجود داشته باشند.
حال سؤال از مرگ کافرِ در حال تحقیق و پیش از رسیدن به نتیجه قطعی نیز همینطور است؛ امام علیه السلام، پاسخ یک پرسش فرضی را بیان نمودند، اما این دلیل نمیشود که حتماً مصداق خارجی هم داشته باشد.
●- دقت نماییم که این فقط "شناخت وجود خدا و یکتایی او نیست که باید مستدل به براهین عقلی باشد، یعنی با براهین عقلی به اثبات رسد"، بلکه کفر و شرک نیز باید متکی به برهان و دلیل عقلی باشد. لذا در تمام طول حیات و در برزخ و قیامت، از مؤمن میپرسند: «از کجا فهمیدی که الله جلّ جلاله، خالق، ربّ و إله است؟ و از کافر میپرسند: «با کدام دلیل و برهان، کفر و شرک ورزیدی»؟!
بنابراین، اگر کسی مدعی شد که من به خداوند متعال و معاد ایمان دارم، باید دلیل عقلی داشته باشد و اگر کسی مدعی شد که من به توحید و معاد ایمان ندارم نیز باید دلیل عقلی داشته باشد.
●- بسیار خوانده و شنیدهایم که آدمی چه در دنیا و چه در آخرت، مقابل نعمات مسئول است، یعنی مورد سؤال واقع میشود که با آن نعمت چه کردی؟ و بالاترین نعمت، همین نعمت عقل شناختی میباشد. لذا خداوند متعال، نه تنها در مورد کفر و شرک میفرماید که دلیل عقلی بیاورید، بلکه حتی در مقابل هر ادعایی نیز میفرماید: «دلایل خود را بیاورید». مانند آیات زیر:
کفر و شرک: «أَمَّنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» (النّمل، 64)
ترجمه: [آن شریکان به حق هستند]، يا كسى كه آفرينش را آغاز كرد، سپس آن را تجديد مىكند، و كسى كه شما را از آسمان و زمين روزى مىدهد؛ آيا معبودى با خداست؟! بگو: «دليلتان را بياوريد اگر راست مىگوييد !»
ادعا: «وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» (البقره، 111)
ترجمه: آنها گفتند: «هيچ كس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد»، اين (فقط) آرزوى آنهاست! بگو: «اگر راست مىگوييد، دليل خود را (بر اين ادعا) بياوريد!»
هیچ دلیلی برای شرک وجود ندارد:
عقلی که به نور علم میبیند، خداشناس است.
نه تنها وجود حق تعالی، خالقیت، مالکیت، اولوهیت و ربوبیت او، به هزاران دلیل عقلی به اثبات میرسد، بلکه عالَم هستی، تماماً آیه و نشانهی اوست و نشانه صاحب نشانه را نشان میدهد؛ اما کفر و شرک، مبتنی بر هیچ دلیل عقلی نمیباشد.
خداوند متعال در قرآن کریم، به آیات (نشانههایی) از زمین و آسمان و هر چه در آنهاست، متذکر میشود و میفرماید: «اینها برای گروهی است که تعقل میکنند» - به نشانههای دیگری متذکر میگردد و میفرماید: «اینها برای گروهی است که تفکر میکنند» - آیات (نشانههای) دیگری را بیان نموده و میفرماید: «اینها نشانه برای اهل علم است»؛ چرا که تعقل، تفکر و تعلُّم (نگاه علمی و کسب علم)، نتیجهای جز خداشناسی و توحید ندارد.
«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» (البقره، 164)
ترجمه: بى ترديد در آفرينش آسمانها و زمين و رفت و آمد شب و روز و كشتى هايى كه در درياها [با جابجا كردن مسافر و كالا] به سود مردم روانند و بارانى كه خدا از آسمان نازل كرده و به وسيله آن زمين را پس از مردگىاش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبندهاى پراكنده كرده و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر ميان آسمان و زمين، نشانههايى است [از توحيد، ربوبيّت و قدرت خدا] براى گروهى كه مىانديشند (تعقل میکنند).
اما، نام بیاعتقاد را "کافر" گذاشتهاند، و کافر یعنی کسی که حق را میپوشاند. یعنی عقل و قلب و علمش گواهی میدهند، اما او این حقایق را میپوشاند. او را "منکر" گفتهاند، چون حقایق مشهود و معلوم را انکار میکند؛ و "مکذب" خطابش میکنند، چون به عمد حقایق را دروغ میخواند و تکذیب میکند.
المؤمنون 117:
نمیتوانیم باور کنیم که آن روحانی، حتی خواندن یک آیه به عربی یا ترجمهاش به فارسی را نمیداند و نمیفهمد، لذا اگر این آیه را دلیل بر مأجور بودن کفار آورده است، به عمد دروغ گفته است!
در این آیه، نه تنها هیچ بحثی از معذور و مأجور بودن کفار و مشرکین نیامده است، بلکه تصریح دارد که چون آنان هیچ دلیلی برای کفر و شرکشان ندارند، مورد سؤال قرار میگیرند و هرگز به فلاح نمیرسند. حال آیه را مجدد بخوانیم:
«وَمَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ» (المؤمنون، 117)
ترجمه: و هر كس معبود ديگرى را با خدا بخواند، مسلّماً هيچ دليلى بر آن نخواهد داشت، حساب او نزد پروردگارش خواهد بود؛ يقيناً كافران رستگار نخواهند شد!
نکتهی مهم:
دقت شود که در این آیه و آیات مشابه، هیچ بحثی از اثبات وجود خدا نیست، چرا که شکی در آن وجود ندارد، بلکه بحث از اتخاذ "إله"های کاذب و پرستش بیدلیلِ غیرِ خدا میباشد. یعنی وقتی عقل، فکر، علم و زمین و آسمان به یکتایی خالقیت و اولوهیت او گواهی میدهند، چرا دیگری [از بت و طاغوت زمان گرفته تا هوای نفس] را إله خود قرار دادی و بندگی، عبادت و اطاعت کردی؟ چرا آنان را مؤثر در وجود و برآورندهی نیازهایت قلمداد کردی؟!
مشارکت و همافزایی/ پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
یک روحانی با استناد به سوره مؤمنون، 117 گفته است: کافری که در حال تحقیق است، معذور و مأجور میباشد، شخصی که با برهان عقلی مشرک است، یعنی عقل او قانع نشده است؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10754.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید سوره مومنون